چی بگم از زهرا بگم که میدونست دوسش دارمو با احساسم این کارو کرد؟
من این سالها فقط به زهرا دل بسته بودم و امید داشتم روزی به هم برسیم
وقتی یه عمر فکرت فقط یه دختره و کارات به خاطر اون و زندگی تووی مسیری قرار میگیره که
به سمت اون دختر باشه اخرش اون دختر خیلی راحت تنهات بذاره چی میشه به نظرتون؟
کاری که زهرا با من کرد حداقل 10-15سال از زندگی عقب موندم چون
هیچ وقت نمیتونم به کسی فکر کنم..کسی که بعد 6سال همش محبت کن اخرش تنهات بذاره
پس نمیشه به کسی اعتماد کرد..زهرا با احساساتم بازی کرد
چون خبرداشت میخوام چیکار کنم و فکرم پیشش هست
نمیدونم خدا چرا با من این کارو کرد..
سالها به خاطر دختری هرکاری بکن فکرت اون باشه اما اون مثل اب خوردن قالت بذاره
من نمیدونم زهرا چطور تونست خاطراتی که با هم داشتیمو راحت فراموش کنه
من ناراحترین ادم دنیام
خدایااا
نظرات شما عزیزان:
|